دانلود کتاب ایستگاه آخر از دیبا پارسا

دانلود کتاب عاشقانه_آوای خیس

دانلود کتاب ایستگاه آخر از دیبا پارسا

دانلود کتاب ایستگاه آخر pdf از دیبا پارسا با لینک مستقیم

برای اندروید و کامپیوتر و PDF

  نویسنده این کتاب دیبا پارسا میباشد

موضوع کتاب : عاشقانه/اجتماعی

خلاصه کتاب ایستگاه آخر

زنی سیاه پوش، هر روز در ایستگاه آخر ولیعصر می‌نشیند و به رو برو خیره میشود

او کیست و منتظر چیست؟ زمان همه چیز را مشخص میکند…

محور اصلی داستان روابط آدمهایست که علی‌رغم عشقی که به هم دارند، به یکدیگر آسیب میزنند…

استادی جوان، درگیر تلخی گذشته و اضطراب آینده… دختری منزوی

که طعم تلخ تحقیر و خفقان چشیده؛ چه آش شله قلمکاری بشود این عاشقانه غلیظ و شاید هم، غم انگیز…!

کتاب پیشنهادی:

دانلود کتاب چشمان نفرین شده

قسمت اول کتاب ایستگاه آخر

قدم هایش را تند کرد تقریبا میدوید تا به اتوبوس برسد میان راه موبایلش زنگ خورد؛ همسرش بود خواست

بیخیال شود؛ اتوبوس واقعا داشت میرفت و شاید تا نیم ساعت بعد هم اتوبوس دیگري گذرش اینورها نمی افتاد!

اما شاید شوهرش کار واجبی داشت! جواب داد،همسرش نگران بود: – پري؟

پا تند کرد و در همان حال،با عشق گفت: جانم؟

اتوبوس داشت حرکت میکرد تقریبا داشت میدوید همسرش هیچ نمیگفت؛تنها به صداي نفس هاي تند او گوش

سپرده بود زن با کلافگی بریده بریده گفت: عزیزم کار مهمی داري؟

اتوبوس رفت؛ مرد زمزمه کرد: – نه فقط خواستم بگم دوست دارم

سرجایش ایستاد لبخندي روي لبش نشست زیر لب زمزمه کرد ”منم“ و تماس را قطع کرد با خوشحالی از این

ابراز علاقه ي صبحگاهی روي صندلی ایستگاه نشست به زن کنارش نگاه کرد که سرتاپایش سیاه بود! هرروز که

از این مسیر میگذشت او را میدید که بی هدف به روبرویش خیره شده است!

ایستگاه آخر به تعبیر هرکس میتواند هرکجا باشد بالا یا پایین شهر؛ بستگی به تعریف هر فرد از آخرین مرحله ي

زندگی دارد از هر ایستگاهی که شروع کنی؛نقطه ي مقابل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top