دانلود کتاب پازل از ندا نیکخواه
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع کتاب: عاشقانه،معمایی،درام
خلاصه کتاب پازل
راحیل، دختری با روحی پاک و سفید که تمام عمرش را به کتاب خواندن و آشپزی گذرانده
ناگهان توسط آدم هایی عجیب و خطرناک ربوده می شود و می فهمد این آدم ها
با خانواده و گذشته اش ارتباط دارند اما چه ارتباطی؟ و در این میان با پسری عجیب و
مرموز که ادعا می کند برای نجاتش آمده آشنا می شود..
کتاب پیشنهادی:
دانلود کتاب نجوای آرام
دانلود کتاب نجوای آرام جلد دوم
قسمتی از کتاب
دیواره های حمام را بخار گرفته و نفس کشیدن برایم حسابی سخت شده بود.
آن قدر تنم را شسته بودم که چند جای تنم کبودی به چشم می خورد.
برای بار سوم موهای بلندم را به شامپو آؼشته کرده و باخشونت چنگ زدم.
چند ضربه محکم به در حمام کوبیده شد و پشتش صدای
نفرت انگیز کوروش در گوشم پیچید:
گمشو بیرون دیگه باید زود بری.
دوباره اشکم سرازیر شد و به دوش آب پناه بردم،
ای کاش می مردم و از این حمام جهنمی بیرون نمی رفتم.
حوله را به دور تنم پیچیدم و مانند ربات از حمام خارج شدم.
با دیدنم لبخندی از سر رضایت زد و انگشتش را نوازش وار روی شانه ام کشید:عالی شدی.
با دیدن چشم های قرمز و متورمم اخم کرد و چانه ام را محکم توی دستش گرفت و عصبی گفت:
حروم زاده چرا گریه کردی؟ گند زدی به قیافت.
محکم به سینه ام ضربه زد بخاطر ناگهانی بودن ضربه پرت شدم به طرؾ کمد لباس و بغضی به بزرگی
یک سیب در گلویم لرزید.
بی توجه به حال بد من فریاد زد:نازان.
نازان دوان دوان به طرؾ اتاق آمد:جانم الا.
با همان لحن عصبی و اخم ؼلیظ ادامه داد:کمپرس آب سرد بیار.
نازان سریع از اتاق دور شد تا دستورش را اجرا کند.
سر برگرداند :خوب حواستو جمع کن مبادا…
دستم را با خشونت توی دستش گرفت و به انگشت های کشیده و
ظریفم دست کشید:اینارو از دست بدی.
به سکسکه افتادم، روی انگشت هایش چند خالکوبی
عجیب و ؼریب بود با ترس دستم را از دستش جدا
کردم و به کمد چسبیدم…