دانلود کتاب شهر بی آبرو از مریم سلطانی

کتاب شهر بی آبرو

دانلود کتاب شهر بی آبرو از مریم سلطانی

دانلود کتاب شهر بی آبرو از مریم سلطانی

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF

موضوع کتاب: عاشقانه،اجتماعی

خلاصه کتاب شهر بی آبرو

قصه‌ی دختری رو روایت می‌کنه که کنار خانواده‌ش زندگی می‌کنه و روحیه‌ی هنری اون باعث شده دختر شاد و سرزنده‌ای به نظر برسه.

سایه به واسطه‌ی رشته و شغلی که داره وارد رابطه‌ای می‌شه که از نظر خودش چندان جدی نیست؛ اما همین امر باعث می‌شه

ناخودآگاه مسیر زندگیش با ورود اشخاصی که سر راهش قرار می‌گیرن تغییر کنه… آدم‌ها و ماجراهایی که خود به خود باعث اتفاق‌های شهر بی آبرو شدند.

داستان از طریق دو راوی روایت میشه.

یکی اول شخص که از زبان دختر و کارکتر اصلی داستانه و یکی هم سوم شخص که راویِ بخش‌هایی از داستانه…

کتاب پیشنهادی:

دانلود کتاب اجبار هوس

دانلود کتاب خون بس

قسمتی از کتاب

ماشین را پارک کرد و از همان داخل نگاهی به پاساژ انداخت.

اگر قراری که از قبل برای ساعت ده امروز داشت نبود؛ عمراً تا اینجا میآمد.

به شدت بیحوصله بود. دلش میخواست در خانه میماند و مانند این چند ساعتی که گذرانده بود باز فکر

میکرد.
به چه را درست نمیدانست. فقط میدانست از همان دیشب که او را رساند و به خانه برگشت، فقط به او و آن

اتفاق فکر کرده بود. اما هنوز هم عقلش به آن چه که باید، نمیرسید.

دلش شور اتفاق افتاده را میزد!

ترسی نداشت؛ پای هر آن چه که باید میایستاد، ایستاده بود؛ اما…

با صدای زنگ موبایل نگاهِ پر رخوتش را گرفت و از روی صندلیِ کنارش کتش را برداشت و پیاده شد.

-جلو پاساژم ماهان.

-اوکی…

کتاب شهر بی آبرو مریم سلطانی

گوشی را توی جیب کت انداخت و در حینی که از پله ها بالا میرفت آن را به تن کشید. سر که بلند کرد نگاهش به

دختری افتاد که با شتاب از در بزرگ پاساژ بیرون آمد و فکر او را بیاراده سمت همانی برد که باعث حال خرابیِ

الان  او بود. ابروهایش ناخودآگاه به یاد ماجرای دیشب

خود به خود به هم نزدیک شد. کلافه دستی روی پیشانی چین خوردهاش کشید، از میان در گذشت و وارد پاساژ
شد.

از دیشب بارها خواسته بود با او تماس بگیرد اما هر بار که دستش سمت گوشی میرفت، نیرویی مانع این کار

میشد و او کالفه عقب میکشید. روی پله برقی ایستاد و با نگاه کوتاهی به بالای پله ها

تلفنش را در آورد. خودش هم خوب میدانست دنبال بهانه ای بود تا به طریقی سر حرف را با او باز کند

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top