دانلود کتاب آسمان بی تو از مریم خانی
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع کتاب: عاشقانه
خلاصه کتاب آسمان بی تو
سپهر دکتر جوان و جذابی با کوله باری از تجربه و غصه ی مرموزی که تو چهره اش داره به اصرار دوستش سیاوش به ایران برمیگرده
مرد مغرور و موفقی که صدای گیراش میتونست قلب هر دختری رو از جاش بکنه اما سرنوشت اینبار هم بازی جدیدی رو با اون شروع کرده بود….
با خیره شدن نگاهش در نگاه آشنایی……
کتاب های پیشنهادی:
دانلود کتاب بیوه برادرم
دانلود کتاب چند درجه بالاتر از غرور
بخشی از کتاب
با صدای بلند گوی فرودگاه به خودم اومدم و با گرفتن چمدونم به سمت در خروجی پا تند کردم، میدونستم تا الان حسابی معطل من شده..
با چشمام دنبالش میگشتم که دیدم دستشو بلند کرد و به طرفم اومد به محض اینکه مقابلم قرار
گرفت درآغوشم کشید و با زدن چند ضربه به پشتم ازم فاصله گرفت…
– نمیدونی چقدر از دیدنت خوشحالم سپهر، ممنون که درخواستم رو قبول کردی…
– منم همین طور، ببخشید معطل شدی، پروازم تأخیر داشت.
– عیب نداره بیا بریم که میدونم حسابی خسته شدی.
چمدونم رو پشت ماشینش گذاشت و حرکت کرد
– یهکم چشماتو ببند تا میرسیم، میدونم پرواز خسته کنندست.. و من چقدر ممنون سیاوش
بودم که میدونست ورود من به ایران بعد از پنج سال با هجوم خاطراتی همراه میشه که من برای
هضم کردنشون به سکوت نیاز دارم.
کتاب آسمان بی تو مریم خانی
وقتی رسیدیم خونش اتاقی که درست کنار اتاق خودش بود و از قبل برام آماده کرده بود بهم نشون داد
– تا دوش بگیری میز شام رو آماده میکنم.
با لبخند ازش تشکر کردم و در اتاق رو پشت سرم بستم. دوتا تقه به در زد اما داخل نیومد پشت
سرش صداشو بلند کردو گفت: سپهر بیا شام حاضره.
موهامو با حوله خشک کردم و رفتم بیرون تا منو دید اشاره کرد به صندلی جلوش و بادی به غبغب انداخت
– عافیت باشه، ببین سر آشپز سیاوش چه کرده! یه غذا درست کردم که انگشتاتم باهاش میخوری
میدونستم اهل غذا پختن نیست و نهایت هنرش سوسیس تخم مرغِ و حدس اینکه از بیرون غذا
گرفته زیاد سخت نبود. نیم نگاهی به آشپزخونه انداختم و نگاهم رو سطل کنار سینک ثابت
موند، درست حدس زده بودم؛ ظروف یکبار مصرفی که روش اسم رستوران حک شده بود و
نصفش از سطل اشغال بیرون زده بود نشون میداد که با عجله اونارو دور انداخته. در حالی که