دانلود کتاب اگه گفتی من کیم؟ از خیر ندیده
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر
ژانر کتاب :عاشقانه
خلاصه کتاب اگه گفتی من کیم؟
بهار راد ۲۱ساله لیسانه معماری بر حسب عمل انجام شده مجبور به ازدواج زوری
(البته زوریه زوری هم نه) با نوه ی دوست پدر بزرگش می شه
اما چون پسره پول داره تصمیم کبری می گیره که اول خوب پسره…
کتاب های پیشنهادی:
دانلود کتاب تحاشی
دانلود کتاب بید بی مجنون
قسمتی از کتاب
12شبه…تیپ دزدی سرتا پا مشکیمو زدم_رفتم به آدرسی که آیدا برام پیدا کرده_آره خونه ی یار_
از رو دیوار پریدم تو خونه…یهو صدای پارس سگ اومد…صدا از پشت بود برگشتم_.
وای خدای من چی می بینم؟؟!!!!رکـــــس؟؟؟!!!!!!!
انگار منو شناخت…سریع اومد پیشم_.خیلی خوشحال شدم_داشتم بال در میاوردم_
دستمو رو سرم کشیدم ببینم شاخ در آوردم یا نه…پریدم رو هوا و چندتا بشکن زدم…
-دلم برات خیلی تنگ شده_خوبه که اینجایی_تورو که پیدا کردم…فعلا باید دلِ صاحبتو بدست بیارم…
کارم ردیف شد…یه زنه خوب هم برا تو گیر میارم…برم تو برمی گردم_
+همه ی در و پنجره ها بسته بود_ویلای بزرگی داشت…طبقه ی بالا یکی از پنجره هاش باز بود…
عین مارمولک از دیوار رفتم بالا و خودمو انداختم تو_یه اتاق ساده…یه فرش و میز و کتابخونه…همین…
چیز خاصی نداشت_آروم اومدم بیرون از اتاق همه جارو وارسی کردم…تا بلاخره اتاقشو گیر آوردم…
بچم چه مظلوم خوابیده…یه شاخه گل سرخ گذاشتم پای تختش همراه با یک نوشته:
-اگر سلطنت بلد نباشم_سلطنت نمی کنم
اگر زندگی بلد نباشم_زندگی نمی کنم
اما اگر دوست داشتن رو بلد نباشم_به خاطر تو یاد می گیرم
اومدم طبقه ی پایین…در یکی از پنجره ها که دید نداره رو باز گذاشتم و از خونه زدم بیرون…رفتم پیش رکس…
-رفیق هر شب بهت سر میزنم فقط باید باهام همکاری کنی…من رفتم تا بعد…مواظب صاحبت باش…