دانلود کتاب آغاز یک عشق تاریک از زرینه ق ی

کتاب آغاز یک عشق تاریک

دانلود کتاب آغاز یک عشق تاریک از زرینه ق ی

دانلود کتاب آغاز یک عشق تاریک از زرینه ق ی

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF

 موضوع کتاب : عاشقانه،انتقامی،طنز

خلاصه کتاب آغاز یک عشق تاریک

داستان ازجایی شروع میشه که پدربزرگ خانواده میخوادنوه هاشوبهم بده

ارام نوه ی بزرگش عاشق ارش ولی ارش اصلاهیچ حسی بهش نداره اصلااونو درحدخودش نمیبینه ومیثاق عاشق ارام ولی ارام نمیدونم

ارش وقتی میبینه پدربزرگش دست بردارنیست انتقام خیلی بدی ازارام میگیره ولی جاش میثاق میادو

ابروی ریخته شده ارامو باعشق ودوست داشتنش جمع میکنه و!

کتاب پیشنهادی:

دانلود کتاب چند درجه بالاتر از غرور

دانلود کتاب مثل پیچک جلد دوم

دانلود کتاب خون بس

 

قسمتی از کتاب

بازم جمعه بودوطبق معمول همیشه همه ی خانواده کنارپدربزگ جمع میشدیم!

پدربزرگوخیلی زیاددوست داشتم!

ــ ارام خانم کجاموندی؟

ارام:بله بازم اقامیثاق پریدوسط فکروخیالم!

ولی بدون شوخی پسرماهی بودقربونش بشم

زن عموبااجازه میرم بالابایدباکتک این ارام خانموببرم!

ارام:صدای مامان میادجای دفاع ازمن قربون صدقه ی پسربرادرشوهرش میره!

هی دنیامردمم مادردارن منم مادردارم!

باصدای دراتاقم باچشمای خندون به میثاق خیره میشم!

میثاق:کجایی بابایه ساعته منتظرتم؟

ارام:قربونت بشم الان میام

میثاق :من اینجامنتظرمیمونم به تواعتمادی نیست!

ارام:میخندم!

خوب میام

شایدخواستم لباس عوض کنم  بابا!

میثاق:نه بابا

ارام:بالبخندرولبم به چشمای شیطونش خیره میشم!

میثاق:من وتوکه نداریم هرکاری میکنی بکن

ارام:بلندشوبروبیرون بچه پروهی روبهت میدم!

میثاق:باشه باباهی گیرمیدی

وایی به حالت دیرکنی نیومدی سرم نمیشه لختم باشی میام تواتاقت کولت میکنم میبرمت!

ارام:میزنم زیرخنده!

خیلی بی ادب شدی

بروکه نمیخوام ببینمت

میثاق:ازماگفتن بود

ارام:بابیرون رفتن میثاق باعجله لباس میپوشم نگاهی به خودم توایینه میندازم!

به که چه خوشگل بودم من!

ازپله ها باحرکت اهسته میام پایین  بادیدن میثاق طبق معمول نیشم تابناگوش بازمیشم!

میثاق:نخند

دندونات میریزه!

کتاب آغاز یک عشق تاریک زرینه ق ی

ارام:نگران نباش محکم، محکم هستن

چپ چپ بااون چشمای مشکی مهربون ودوستداشتنیش نگام میکنه!

ارام:بلندشوبریم اگه دیربرسیم بازم بابابزرگ تنبهمون میکنه!

میثاق:باشه بیاکلیدماشینوبگیربروتوماشین تامنم اززن عموخداحافظی کنم

ارام:باشه

باعجله ازخونه میزنم بیرون درماشینشوبازمیکنم میشینم تو که میثاقم میاد حرکت میکنه

دستامومیزارم روزانوهام صورتمومیزارم رودستام زل میزنم به میثاق

میثاق:خوبی؟

ارام:اره

میثاق:این اروم بودن بهت نمیاد

ارام:اهوم

میثاق:پس یه چی شده!؟

ارام:نه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top