دانلود داستان کوتاه استسقاء از زانا کوردستانی
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
ژانر داستان: مذهبی،انتقادی
خلاصه کتاب استسقاء
مش رجب مضطرب نگاهی به آسمان ابری و مردمی که اطرافش حلقه بسته بودند انداخت. در دل خدا خدا میکرد که باران بگیرد.
ماهها بود که در روستایشان خشکسالی شده بود و قطرهای باران نیامده بود. به پیشنهاد یکی از اهالی روستا،
به سراغ ملایی در روستایی دیگر رفتند که با دعا و نماز، به باران برسند.
کتاب های پیشنهادی:
دانلود کتاب دالاهو
دانلود کتاب مامان من خوبم