دانلود کتاب رز سفید رز سیاه از ترانه بانو

کتاب رز سفید

دانلود کتاب رز سفید رز سیاه از ترانه بانو

دانلود کتاب رز سفید رز سیاه pdf از ترانه بانو

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر 

ژانر کتاب: عاشقانه

خلاصه کتاب رز سفید رز سیاه

مصطفی بچه لات پایین شهر، عاشق تازنین دختر دکتر رحیمی شده و دل نازنین را همراه خود می‌کند!

در حالیکه می‌داند با معیارهای پدر نازنین فاصله‌ی زیادی دارد، ارتباط مخفیانه اش را با او ادامه می‌دهد با تمام مشکلات سر راهش …

دانلود کتاب ماه لیلی

دانلود کتاب قبله گاه شیطان

قسمتی از کتاب

نگاهم رو تک تک بچه‌های اکیپ چرخید تقریباً پونزده شونزده نفر بودیم کمی احساس غریبی می‌کردم آخه هیچ کدومشون رو نمی‌شناختم

و مهمتر از همه به خاطر حضور پسرا برخلاف بقیه‌ی دخترای اکیپ که می‌دیدم تو همون چند دقیقه چطور با هم مج شدن و

صدای خنده هاشون بلند بود. من نه تا به حال زیاد توی جمعی که دختر و پسر مختلط باشن شرکت کرده بودم و

نه توی این موارد آدم زود جوشی بودم. توی اون لحظه تنها دلخوشیم لادن بود. کمتر از چند دقیقه‌ی بعد حرکت کردیم.

حدودا نیم ساعت بعد به چشمه ای رسیدیم. کنار لادن روی تخته سنگی نشستم بطری آب معدنی رو از

توی کوله‌م در اوردم و یک نفس سر کشیدم! در همون حالی که مشغول نوشیدن آب بودم سحر دوست لادن اونو صدا زد.

می‌خواست چند تا عکس از ازش بگیره… بعد از رفتن لادن منم بلند شدم و رفتم کنار چشمه ایستادم! مشغول دید زدن و

به اطرافم و اون طبیعت بکر بودم که صدایی از پشت سرم بلند داد زد: رضا اینو بده به دیوونه. در همون حین هم بطری آبی از کنار سرم

رد شدو همون پسری که فکر کنم اسمش رضا بود رو هوا قاپیدش دوباره اونم همون کار رو تکرار کرد. یکم متعجب شدم!

کی رو می‌گفتن دیوونه؟ با خودم فکر کردم شاید به حساب شوخی اینطوری گفتن بیخیال اونا شدم و

گوشیمو از جیب مانتوم در آوردم تا با عکس گرفتن خاطره‌ی اون فضای زیبا رو ثبت کنم اما همین که اومدم یه قدم جلوتر برم پام

پیچ خورد توی همون لحظه قبل از سقوطم و رفتن حيثيتم جلوی اون همه دختر و پسر دستی دور کمرم پیچیده شد و

منو از سقوط نجات داد. لای پلک‌هام که از ترس افتادن توی آب و رفتن آبروم بسته شده بودن رو آهسته باز کردم

قبل از دیدن اون فرشته نجات نگاهم روی دستایی که دور کمرم پیچیده شده بود نشست. با دیدن دستای مردونش دلم هوری پایین ریخت صدای خنده

چند پسر از فاصله نزدیک به گوشم رسید و گونه هام از خجالت رنگین کمان شد. _زهرمار هرهرهر …

 

قیمت26000

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top