دانلود کتاب شب سراب ناهید ا پژواک با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این کتاب ناهید ا پژواک میباشد
موضوع کتاب :عاشقانه
خلاصه کتاب شب سراب
داستان کتاب داستان زندگی و گذشتهی دختراشرافزادهای است که عاشق شاگرد نجاری میشود
و با اصرار و پافشاری، خانوادهی خود را مجبور به قبول این ازدواج میکند
کتاب پیشنهادی:دانلود کتاب نت های هوس مسیحه زادخو
قسمت اول کتاب شب سراب
اين پرده اولين تويري است كه از دوران كودكيم بياد دارم،
زندگي من از همانجا شروع شده، قبل از آن را اصالً بياد
ندارم اوستا اجازه داده بود هر وقت فرصت داشتم توي اتاقش
بروم، صاحبخانه مان بود، آذري بود با من با تركي
حرف مي زد فارسي را مثل اين كه فقط خوب مي خواند،
صحبت كردنش خنده دار بود، مادر من فارس زبان بود
براي همان من قبل از اين كه مدرسه بروم فارسي را هم بلد بودم
وقتي كنار دست اوستاي خطاط مي نشستم و به
حركت دستش خيره مي شدم صداي قلم كه روي كاغذ كشيده
مي شد تمام تار و پودم را مي لرزاند، دوست داشتم
كلمه اي بنويسد كه قلم از روي كاغذ بلند نشود، عاشق سين و
شين بودم، يكبار وقتي اوستا داشت مي نوشت:”من
مست و تو ديوانه” نوانستم صدايي را كه در درونم پيچيده بود
ببلعم و يكدفعه ناله اي از دهانم بيرون جهيد كه اوستا
را ترساند
چته؟
وقتي حالت عجيب مرا ديد و متوجه شد كه صداي قلم حالي بحاليم مي كند با لبخند گفت:
پسر سه تا نقطه بگذارم حالت جا مي ياد
روي كاغذ نوشت مست و رويش سه تا نقطه گذاشت شد مُشت و با محبت مُشتي بر
پس گردن من زدبعد ها وقتي بزرگ شدم، شانزده هفده ساله بودم و
بياد آنروز ها مي افتادم دلم از حركات اوستاي خطاط چركين
شد ايكاش ما، در همان عالم ناداني دوران بچگي، كه هيچ
از گناه و آلودگي خبر نداريم بمانيم و يا بميريم فكر مي
كردم نكند اوستا مرا ناز ناصري مي داد
دوران خوش كودكيم خيلي كوتاه بود
عزيز دردانه آقا بودم، مثل بچه هاي خوشبخت مدرسه مي رفتم،
كتاب داشتم، قلم و دوات داشتم، نصاب الصبين مي
خودند