دانلود کتاب دختری به نام سیوا  برای اندروید و کامپیوتر

دانلود کتاب غمگین عاشقانه آوای خیس (24)

دانلود کتاب دختری به نام سیوا  برای اندروید و کامپیوتر

دانلود کتاب دختری به نام سیوا  از پانته_آ با لینک مستقیم

برای اندروید و کامپیوتر و PDF

نویسنده این کتاب پانته_آ میباشد

موضوع کتاب :عاشقانه/اجتماعی

خلاصه کتاب دختری به نام سیوا

داستان درباره ی دختری به نام سیوا س که در آمریکا زندگی میکنه و

برای گرفتن انتقام از خانواده ی مادریش به ایران میاد و در ایران اتفاقاتی براش میفته که…

دانلود کتاب عشق تو سراب بود فاطمه کمالی

متن اول کتاب دختری به نام سیوا

خانوم از این خیابون نمیتونم برم انگار بسته است !

از شدت گرما و غرغرهای حشمت کالفه شده بودم

این شال مسخره هم انگار حکم طناب دار رو

داشت با عصبانیت گفتم به جهنم که بسته است

برو از یه مسیر دیگه فقط زود منو برسون به یک

خراب شده ای تا سریع کارم رو انجام بدم ! حشمت –

چشم خانوم ! میدونستم اون بدبختم کالفه

است ولی وقتی عصبانی میشدم خودی و غریبه نمیشناختم

اخالق سگیم رو همه میشناختن ! حشمت

– خانوم رسیدیم اینم کوچه بوستان هیمنجاست ؟

یه نگاه به اطراف کردم آره همین خونه همین

ساختمون بعد از بیست سال هنوز عوض نشده

درست کنار خونه یه بنگاه امالک بود رو به حشمت

گفتم همینجاست میدونی که چیکار کنی ؟

حشمت – بعله خانوم ! یه کم شیشه ماشین رو دادم پایین

هنوز نمای ساختمون مثل عکسی بود که

مامان نشون داده حوصله تجدید خاطرات و حرفهای مامان

رو نداشتم اه این حشمتم که دیر کرد خم شدم

سمت فرمون و چندتا بوق زدم اونم مثل جت اومد

سمت ماشین حشمت – بعله خانوم ! کالفه گفتم –

پس کجایی رفتی خونه بسازی؟حشمت – آخه

خانوم این آقاهه ادا میاد من – هر چی رو من گفتم تکرار کردی ؟

حشمت – بعله خانوم گفتم دنبال

خونه ام توی همین منطقه برای خرید ولی گفت برو

خدا روزیت رو جای دیگه بده ! یه نگاه به سروضع حشمت کردم آراه راست میگفت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top